متن روضه و مداحی

بارگذاری مدیحه ها و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت به همراه متن برای استفاده ذاکرین ، مداحان و شیفتگان این خاندان

۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

همدست با مغیره...

در گلشن رسالت آتش زبانه می زد 

گل گشته بود خاموش بلبل ترانه می زد 


در بوستان توحید یک ناشکفته گل بود 

گر می گذاشت گلچین این گل جوانه می زد 


وقتی که باغ می سوخت صیّاد بی مروّت 

مرغ شکسته پر را در آشیانه می زد


من ایستاده بودم دیدم که مادرم را 

دشمن گهی به کوچه گاهی به خانه می زد 


گردیده بود قنفذ همدست با مغیره 

او با غلاف شمشیر این تازیانه می زد 


با چشم خویش دیدم مظلومی پدر را 

از ناله ای که مادر در آستانه می زد 


این روزها می دید موی مرا پریشان 

از دیده اشک می ریخت با دست شانه می زد 


مردم به خواب بودند مادرزهوش می رفت 

بابا به صورتش آب ز اشک شبانه می زد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

مدافع حیدر(علیه السلام) در پشت در

حوریه ی علی بدنت را عقب بکش
در سوخته است، زود تنت را عقب بکش

امروز که ز دنده چپ پا شده ست میخ
با احتیاط پیرهنت را عقب بکش

 بو می برند کوله ی بارت شکستنی ست
از در نفس نفس زدنت را عقب بکش

 سینه سپر کن و جلوی نعره ها بایست
ای شیرزن! اباالحسنت را عقب بکش

 فضه برای وضعیتِ حال تو بس است
دیگر حسین را... حسنت را... عقب بکش
علی اکبر لطیفیان
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

گفتن ندارد

گفتن ندارد ....... کوچه شلوغ و جای یک سوزن ندارد


نامرد مردم ....... حق علی و فاطمه خوردن ندارد


مادر به خود گفت ....... شاید کسی کاری به کار زن ندارد


من از نبی ام ....... حتما کسی کاری به کار من ندارد


افتادن زن ....... درپیش چشم دیگران دیدن ندارد


برخیز مادر ....... زینب پناهی غیر این دامن ندارد


وقتی حسینت ....... درلحظه ی گودال پیراهن ندارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

طفل بی کفن

کمی از غسل زیر پیرهن ماند

کمی از خون خشک بر بدن ماند


کفن را در بغل بگرفت و بو کرد

همان طفلی که آخر بی کفن ماند

وحید قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

کابوس امام حسن (علیه السلام)

دوباره شب شد و سر درد دارد

بمیرم باز مادر درد دارد
 
حسن تب دارد و در خواب گوید

نزن سیلی ستمگر درد دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

گریه عالم برای فاطمه سلام الله

دو پلک شب شکنت گریه می کند زهرا

برای سوختنت گریه می کند زهرا

 

چقدر آب شده ای این دو هفته آخر

لباس در تنت گربه می کند زهرا


کبودتر شده ای پس نفس عمیق بکش

تلاش کن حسنت گریه می کند زهرا


دوباره راز گل سرخ سینه افشا شد

دوباره زخم تنت گریه می کند زهرا


کفن سوا مکن از گنجه ی جهیزیه ات

حسین بی کفنت گریه می کند زهرا

وحید قاسمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده

حمله به خانه امیر المؤمنین علیه السلام

چند تایی زدند با پا در

تا که افتاد روی زهرا، در


گیرم از دست سنگ ها نشکست!

چه کند بار شیشه اش با، در


همه کج رفته اند... حتی میخ

همه لج کرده اند... حتی در


کم نیاورده است، اما شال...

کم نیاورده است، اما در...


سرش از ازدحام ناچاراً...

یا به دیوار می خورد یا در


می کشیدند از توی کوچه

فاطمه را یکی یکی تا در


دختری داد می زند: بابا

دختری داد می زند: مادر

علی اکبر لطیفیان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی تقی زاده